گاه نوشت + بعدا نوشت

ساخت وبلاگ

همیشه سعی کردم خودمو جای آدما بزارم و از دیدشون به قضایا نگاه کنم و بهشون حق بدم.

تو محکمه ذهنم میگم نکنه اینجوری فکر کرده و نکنه اینجوری برداشت کرده و معمولا بهشون حق میدم و خودمو مقصر میدونم و برای کم کردن حس گناهم خواسته هامو به ادما میگم و ازشون میخوام. شاید قشنگ نباشه ولی دیگه اون بهونه نمیدونستم رو ندارن. ولی خیلی تلخه که بگی و انجام نشه. اون وقته که فکر میکنی ارزشی برای طرف نداشتی که حرفات یادش نمونده.

میدونم نباید از کسی توقع و انتظار داشت در مورد مادیات قبول دارم ولی در مورد معنویات و احساسات خیلی زندگی بی معنی میشه. مگه میشه بدون احساس زندگی کرد. همیشه  توقع و رنجش رو در مورد آدمای مهم زندگیمون داریم.

پاییز فصل محبوبمه. یه زمانی بهارو دوست داشتم ولی از وقتی عزیزامو از دست دادم تو بهار دلم میگیره. تو پاییز و زمستون که طولانی تره بیشتر فکر میکنم و خاطراتمو مرور میکنم.

کرونای خفیف گرفتم و هیچ علامتی نداشتم. ولی بعدش که برگشتم سره کار انگار ضعیفم کرده. گاهی بدنم خالی میکنه و ضعف عجیبی دارم. تایم کاری کم شده ولی من انگار ضعیف شدم.

مرگ رو خیلی نزدیک حس میکنم. دوست ندارم کسی ازم خاطره بد داشته باشه یا نگرانم باشه.پس حلالم کنید

بابت ننوشتنم منو ببخشید. واقعا چیزی نداشتم بنویسم. کلا ساکت شدم. کمتر حرف میزنم. تو مجازی هم کمتر با کسی در ارتباطم. فک کنم دارم پیر میشم.

زندگی میگذره و هنوز شیرین ترین لحظاتم با علیسانه و زنده ام به عشق محبتاش و دیدن شیرین زبونیاش.فاصله به حرف افتادن و دایره لغات و جمله بندیش خیلی سریع بود و ما متعجبیم. فعل و فاعل و مفعول رو عالی استفاده میکنه. خیلی نگران آیندشم.

رئیسم اومد و باید برم. مواظب خودتون باشید. دوستون دارم با تمام بدیا و خوبیاتون. دلتنگتونم. شاید پیامی ندم ولی خیلی فکر میکنم به آدمایی که میشناسم. 

همیشه منتظر پیاماتونم.

بعدا نوشت.:نوشته هام هیچ مخاطبی نداره و از کسی هم نرنجیدم و توقعی ندارم. فقط دلم گرفته بود و خواستم بنویسم.

دوستون دارم

[ یکشنبه بیست و پنجم آبان ۱۳۹۹ ] [ ۲:۳۶ ب.ظ ] [ فندوقي ] [ ]

وبلاگم بهترین هديه تولدم ...
ما را در سایت وبلاگم بهترین هديه تولدم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : b0riginal0 بازدید : 185 تاريخ : يکشنبه 14 دی 1399 ساعت: 12:11